پیشینه تاریخی ایران كشوری كه اكنون ایران نامیده می شود، در واقع بخشی از ایران تاریخی است؛ مرزهای ایران تاریخی، از سمت مشرق تا رود سند، از شمال شرقی تا رود جیحون یا آمو دریا (ازبكستان)، از شمال غرب تا قفقاز و ماورای قفقاز و از غرب تا ساحل فرات و بخشی از آسیای صغیر و بین النهرین گسترده بوده است. تنها مرز تقریباً ثابت ایران در طول چند هزار سال تاریخ كهن این سرزمین، مرزهای جنوبی آن یعنی خلیج فارس است. نام این خلیج، از تاریخ كهن و پیوستگی دیرینه آن با ایران حكایت می كند. به این ترتیب، ایران در طول چند هزار سال، بیش از 5/2 میلیون كیلومتر مربع وسعت داشته و معمولاً از آن با نام فلات ایران یاد می شده است. اهمیت این مرز و بوم كهن در طول تاریخ علاوه بر وسعت آن، ریشه در ویژگی های مهم دیگری دارد. این ویژگی ها را از جنبه های مختلف می توان تجزیه و تحلیل كرد؛ از جمله:
.1 یكی از خطوط بزرگ ارتباطی جهان ایران كشوری نیمه كوهستانی است و از اطراف با بین النهرین، روسیه، هندوستان، چین و خلیج فارس ارتباط دارد. به دلیل همین ویژگی، ایران یكی از مراكز مهم خطوط ارتباطی برای اتصال مشرق به مغرب جهان به شمار می آید. قدیمی ترین جاده تجارتی جهان، جاده ابریشم، از این سرزمین می گذرد. این ویژگی های مهم سبب شده است كه ایران در طول تاریخ همواره مورد توجه سایر دولت ها و ملت ها قرار گیرد.
.2 تنوع و گوناگونی طبیعی و منابع معدنی سرشار آب و هوای ایران از تنوع و گوناگونی فراوانی برخوردار است. این ویژگی همواره زندگی ساكنان این مرز و بوم را تحت تأثیر قرار داده است. وجود دشت های هموار در كنار كوه های بلند، جنگل های انبوه در كنار بیابان های بی آب و علف، آب و هوای سرد و خشك در كنار آب و هوای گرم و مرطوب، مرزهای متنوع آبی و خشكی، انواع زندگی گیاهی وجانوری ومنابع طبیعی و معدنی از مظاهر این تنوع و گوناگونی است.
.3 تمدن سازی و نقطه تلاقی تمدن های بزرگ ایران در طول تاریخ به دلیل موقعیت خاص تاریخی و جغرافیایی، همواره از مراكز مهم تمدن ساز در جهان به حساب آمده و نام آن در كنار تمدن های كهن؛ چون آشور، كلده، بابل، سومر، مصر یونان و فینیقیه با عظمت یاد شده است.
تأسیس جامعه ایرانی و حكومت در ایران باستان به درستی نمی دانیم كه زندگی انسانی از چه زمانی در ایران وجود داشته است. قدیمی ترین آثار شناخته شده و به دست آمده از زندگی انسان در این سرزمین مربوط به دورانی است كه انسان در غارها می زیست و از سنگ به عنوان ابزار و آلت تأمین معیشت و دفاع از خود استفاده می كرد. این آثار از چگونگی زندگی انسان هایی حكایت می كند كه شاید هزاران سال پیش در ایران زندگی می كردند. بیشترین آثار به دست آمده به دورانی مربوط می شود كه جامعه های انسانی به ساختن بناها و ابزارهای فراوان و ایجاد مراكز تجمع شهری و روستایی اقدام كرده اند (حدود پنج یا شش هزار سال پیش). ویرانه های معروف به تپه سیلك در نزدیكی كاشان، شهر سوخته در سیستان، مجموعه های عظیم و گران بهای ایلام قدیم در بخشی از لرستان و خوزستان امروزی و. . . نشان می دهند كه این سرزمین، قدمت تاریخی ارزشمندی دارد و ساكنان این مرز و بوم وارث تمدنی عظیم و باستانی هستند. ایرانیان باستان دارای ویژگی های زیر بوده اند: .1 توانایی در ساختن شهرها و آشنایی با اصول شهرسازی؛ .2 مهارت در سفالگری و نقاشی؛ .3 برخورداری از نظام و آیین های ویژه مذهبی؛ .4 آشنایی با داد و ستد و بازرگانی؛ .5 شناخت انواع فلزات؛ .6 توانایی در ایجاد شبكه های آب رسانی؛ .7 داشتن روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با تمدن های همسایه. از حدود سه هزار سال پیش با مهاجرت اقوام آریایی به این سرزمین، دوران جدیدی از تاریخ كشور ایران آغاز شد. عواملی كه سبب مهاجرت آریاییان به این سرزمین شد عبارت اند از: الف - سرما و یخ بندان شدید و مستمر در نواحی شمالی فلات ایران (جنوب سیبری) ب - كمبود چراگاه برای دام ها و احشام آریایی ها پ - افزایش جمعیت ت - درگیری های قومی. آریایی ها مردمی دامدار و كوچ نشین بودند. آنها طی صدها سال و به دنبال آشنایی با ساكنان قبلی ایران، به یكجانشینی و كشاورزی، شهرسازی و تشكیل حكومت روی آوردند. نام ایران و تأسیس جامعه ایرانی ریشه در این زمان دارد و یادآور هزاران سال تكاپوی نسل های گذشته در نگهداری نسل به نسل این سرزمین تا به امروز است. 2 ایرانیان پس از مدتی دریافتند كه برای ایجاد زندگی ای آرام و روبه رشد و تأمین امنیت، بیش از هر چیز به اتحاد و تشكیل حكومت نیاز دارند؛ زیرا، دولت هایی چون آشور در همسایگی آنان بودند كه پیوسته به نواحی اطراف حمله می كردند. به این ترتیب، حكومت های ایرانی پدید آمدند و در تاریخ به حكومت های ایران باستان معروف شدند.
از عهد باستان تا آغاز دوران اسلامی - یعنی در فاصله زمانی حدود 1400 سال -رویدادها و تحولات بی شماری در ایران به وقوع پیوست. مهم ترین این رویدادها عبارت اند از: .1 شكل گیری جامعه ایران و هویت ایرانی؛ .2 تأسیس حكومت های مقتدر؛ .3 ظهور تمدن های پایدار و با دوام؛ .4 رشد فرهنگی و اقتصادی ایران. با وجود همه این دستاوردها، جامعه عهد باستان ایران به دلایل متعددی از هم گسیخته شد و با ورود اسلام به این سرزمین، وارد مقطع مهم دیگری از تاریخ گردید. بررسی و تجزیه و تحلیل علل و عوامل سقوط تمدن ایران باستان یكی از مباحث بسیار مهم تاریخ این مرز و بوم است. برای شناخت روشن علل و عوامل گرایش ایرانیان به اسلام و پذیرش آن، و سقوط ساسانیان، و جذب و آمیختگی فرهنگ و تمدن ایرانی در اسلام، درادامه این بحث نخست اوضاع جامعه ایرانی در عهد ساسانیان و زمینه های سقوط این سلسله را بررسی خواهیم كرد. و در بحث بعدی به نقش متقابل اسلام و ایران می پردازیم. بسیاری از مورخان و محققان تاریخ ایران تردیدی ندارند كه عصر ساسانی بعد از دوره انوشیروان، مسیر انحطاط تاریخی خود را آغاز كرد. این سیر انحطاط تاریخی در دوران سلطنت خسروپرویز شتاب بیشتری یافت و باعث شد كه این سرزمین كهنسال با دنیای باستان به تدریج وداع كند و به دنیای جدیدی قدم بگذارد. مهم ترین دلایل انحطاط جامعه ساسانی را می توان درعناصر زیر جست وجو كرد.
.1 اشرافیگری و غرق شدن در فساد ظهور روح اشرافیگری و غرق شدن در فساد، طمع و تجاوز به حقوق مردم و غرور كاذب و غفلت حكومت از بهبود وضع موجود و غرق بودن در عیش و عشرت و فساد از دلایل بارز انحطاط و سقوط جامعه ساسانی بوده اند. این عوامل و یأس شدید مردم از اصلاح امور و از بین رفتن روح وحدت جامعه - به دلیل ظهور عقاید و مرام های تازه- پیكره جامعه ساسانی را سست كرد. در نهایت، عدالت جویی اسلامی روح فردپرستی را مهار كرد و خرافات جای خود را به ایمان اسلامی داد و دوره جدیدی در ایران آغاز شد.
.2 ظلم و ستم دربار و فاصله طبقاتی در زمان ساسانیان بر اثر دورشدن حكومت از مردم، افزایش فاصله طبقاتی و ناخرسندی مردم از حكومت، به دلیل تحمیل مالیات های سنگین، و پرداخت هزینه های جنگ های فرسایشی، یكی دیگر از زمینه های انحطاط سلسله ساسانی فراهم آمد. در این زمان، به سبب وجود فاصله طبقاتی فراوان، رفتن از یك طبقه به طبقه دیگر محال بود. از طرف دیگر، رقابت برخی مدعیان سلطنت و قدرت - اعم از شاهزادگان و درباریان و سرداران- موجب ازدیاد ظلم و ستم و- به هدر رفتن خون های زیاد شد.
.3 نارضایتی عمومی و قیام های سیاسی و دینی مورخان معتقدند جامعه ساسانی و اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن روز به قدری خراب بود كه تقریباً اكثر مردم از آن ناراضی بودند. به دلیل همین نارضایتی، در این دوران قیام های دینی و سیاسی علیه حكومت ساسانی به وقوع پیوست. قیام مانویان و مزدكیان و شورش بهرام چوبین و ظهور درگیری های ملوك الطوایفی در سرزمین وسیع ایران نشان دهنده اوضاع پریشان جامعه ساسانی و ناتوانی شاهان این سلسله در اداره كشور است.
.4 انحطاط مذهبی و فرهنگی آیین های فاقد روح حقیقی با ایجاد یك جامعه طبقاتی، یكی دیگر از عوامل نابودی جامعه ساسانی بود. انحصار تعلیم و تعلم در دست موبدزادگان و اعیان به قدری بود كه ملت ایران هیچ گاه نمی توانست از صمیم قلب به این آیین عقیده داشته باشد. حتی برخی محققان گفته اند كه چنان چه اسلام در آن وقت به ایران نمی آمد، باز هم این كشور در آستانه تغییر مذهب قرار داشت.
.5 جنگ های طولانی ایران وروم مسیحی جنگ های فرسایشی و ضعف اقتصادی مردم به دلیل كشتار، ویرانی و خسارت های ناشی از جنگ، یكی از عوامل انحطاط و سقوط سلسله ساسانی بود. دعوی ساسانیان بر فرمانروایی بر سرزمین هایی كه تا دریای مدیترانه گسترده بود و قبلاً جزء امپراطوری هخامنشی محسوب می شد و دست اندازی های رومیان به ارمنستان، گرجستان و ماورای قفقاز كه جزء سرزمین ایران بود به بهانه دفاع از مسیحیت، از انگیزه های كلی منازعه میان ایران و روم به شمار می آمد. این جنگ های طولانی در نهایت ارمغانی جز نابودی ذخایر ملی، ویرانی و كشتار مردم به همراه نداشت. در طول دوره ساسانی، به خصوص در اواخر این دوره، مردم از این همه جنگ و ستیز به تنگ آمده و به دنبال روزنه ای برای رسیدن به آرامش بودند. در چنین شرایطی اسلام با روح توحیدی و با انگیزه بازگشت به فطرت و برقراری عدالت پا به جامعه ایران گذاشت و روح تشنه ایرانیان را سیراب كرد.
برچسب : نویسنده : ابراهیم شمسی زاده ghadim بازدید : 231
گرزها ، چکشها و………..
گرزها ، گرزهای زرهشکن و چکشها را باید قدیمیترین سلاح به حساب آورد انسان میتوانست آنها را در دستان خود بگیرد و از طرف دیگر نمیشکستند و اجزایی نداشتند تا از کار بیفتد . چماق یا گرز از قدیمیترین نوع سلاحها است . چماقهای اولیه در واقع قلنبههایی از سنگ بود که از زمین برمیداشتند و انسان ماقبل تاریخ از آن به عنوان ابزار و سلاح استفاده میکرد از گرز برای خرد کردن دانههای خوراکی و نیز برای شکار حیوانات و جنگ با دشمن هم بهره میبردند .
در جنوب آفریقا نقاشیهای دیواری متعلق به ۶۰۰۰ سال ق.م را کشف کردهاند که در آنها دو نقش انسان با چوبهای بلند و سنگین که نظیر گرز هستند به چشم میخورد . آدمی از مصالح گوناگون برای ساختن گرز استفاده کرده است . مثلاً ستخوان های بلند و سنگین جانوران ،چوب دراز و ضخیم که از درخت یا بوته یا نباتات دیگر میکندند از جمله این مصالح بوده است .
با استفاده از فلز ، گرز ساده ، به گرز زرهشکن تبدیل شد سر گرز زرهشکن ، سنگین و گل میخدار یا نوک تیز بود . از این خاصیت برای کوبیدن و خرد کردن سپر یا زره دشمن استفاده میشد . همچنین سربازان پیاده یا سوار از آن برای جنگ تن به تن استفاده می کردند . امروزه در مجلس نمایندگان ایالات متحده از یک چماق کوچک زرهشکن از جنس عاج و طلا به صورت تشریفاتی استفاده میشود .
در بریتانیا هم عصای سلطنتی که ملکه در مراسم خاص در دست میگیرد در واقع نوعی گرز زرهشکن به شمار میرود .
تبرها و سلاحهای پرتابی
انسان تبر را با داخل کردن سنگ چخماق تیز به درون شاخههای شکافدار یا چنگالدار درست کرد و وقتی هم نحوه استفاده از مفرغ ، آهن و فولاد را آموخت تبرهای تیزتر و قویتر تولید کرد . تا فرا رسیدن عصر آهن ، سرتبرها را چنان قالب میدادند تا حفره داشته باشد و دسته تبر در آن جا بیفتد . مدتی بعد هم تیغه تبر را چکشکاری میکردند تا لبه آن تیز شود . امروزه هنوز هم تبر را بر همین منوال میسازند .
پادشاهان و زمامداران نیرومند از تبر به عنوان مظهر قدرت خود استفاده کردهاند . در تمدن « مینوان کرت» هم میبینیم تبر دو سر مفرغی را به عنوان مظهر این تمدن به کار بردهاند .
فلاخنها ، تیر و کمانها و کمانهای زنبورکی
پرتابگر یا فلاخنها از جمله کمان بلند زنبورکی سلاحی دور از دشمن است . این موضوع به جنگجو اجازه میداد به دشمن حمله کند و در همان حال دور از دسترس او باقی بماند . در نبردهای دریایی قدیم از پرتابگرها استفاده میکردند . انبوهی از سلاحهای پرتاب کننده سنگ را در « قلعه میدن» واقع در « دورست» انگلستان کشف کردهاند که در آنجا مدافعان سلتیک زبان ، در سال ۴۴ میلادی با رومیها جنگیدهاند .
کمان در زمره قدیمیترین سلاحهای دنیا است . نقاشیهای غاری عهد قدیم متعلق به ۱۰۰۰۰ و ۵۰۰۰ سال ق.م در کاستلون اسپانیا تصاویری از انسانها را نشان میدهد که در جنگ از کمان استفاده کردهاند . در دانمارک کمانهایی متعلق به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ ق.م و در مصر به حدود ۱۴۰۰ ق.م پیدا کردهاند .
جنگاوران انگلیسی و ولشی با استفاده از کمانهای بلند خود در سه نبرد برضد فرانسه : نبرد کرسی در اوت ۱۳۴۶ ، پواتیه در سپتامبر ۱۳۵۶ و آژینکو در اکتبر ۱۴۱۵ به پیروزی رسیدند .
دشنهها و کاردها
دشنهها و کاردها را به دلیل کوچکی ، سبکی و آسانی ، حمل سلاحهای دم دست میگویند و چون میتوان از آنها در سکوت کامل استفاده کرد سلاحهای پنهانی هم گفته میشوند . از دشنه و کارد در جنگ تن به تن و نیز به عنوان سلاح پرتابی استفاده میکنند .
هر چند طرح دشنه از کارد اقتباس شده لکن میان این دو تفاوت مهمی موجود است . کارد یا چاقو وسیلهای ساده است که یک طرف لبه آن تیز است و ممکن است نوک آن هم نسبتاً کند باشد هم برای مصرف روزانه مثل گوشت به کار میرود و هم میتوان از آن به عنوان سلاح استفاده کرد .
اما تیغه دشنه در هر دو طرف تیز است و طول آن چنان شکل داده میشود که در نوک باریک و تیز شود و برای حفاظت دست استفاده کننده بین تیغه و دسته معمولاً حائلی میگذارند . دشنه را همیشه در زمره سلاح طبقهبندی میکنند .
قدیمیترین دشنهها را از سنگ چخماق ساختهاند و بعد از آن هم از چوب یا استخوان تیز استفاده کرده اند . دشنههایی از جنس مفرغ ، آهن و فولاد بسیار بادوامتر بودهاند .
شمشیرها ، شمشیرهای بلند و شمشیرهای هلالی
شمشیر که از قدیمیترین سلاحهای دنیا است اکنون به صورت مظهری برای مقام افسری در مراسم رژههای نظامی درآمده است . انسان از ابزارهایی به شکل شمشیر در کارهای مزرعه و علفچینی استفاده کرد اما در آنها مثل وسایل مشابه تغیراتی دادند تا مناسب جنگ شود . شمشیری موسوم به کوکوی ساخت نپال سلاحی قدیمی است که امروزه همچنان مورد استفاده سربازان گروه سواره در ارتش بریتانیا میباشد . تیغه پهن و خمیده برای بریدن شیء و حتی حفر زمین مناسب است و در عین حال سلاح بسیار خوبی هم در جنگ تن به تن به شمار میرود .
شمشیرهای قدیمی را بیشتر برای شکافتن و نه ضربت زدن به کار میبرند . قرنها در اروپا تیغه شمشیرها را کوتاه و مستقیم میساختند که نوک باریک داشت و تیغه آن دو لبه بود . این شمشیر را در ابتدا از مفرغ و بعداً از آهن و عاقبت از فولاد ساختند . رومی ها شمشیری کوتاه از جنس فولاد به طور حدود نیممتر موسوم به شمشیر گلادیاتور تولید کردند . این سلاح به دشنهای بلند با تیغه پهن شباهت داشت . واژه گلادیاتور یعنی کسی که در سیرکها یا استادیومهای رومی میجنگید . کلمه گلادیاتور از همین واژه اقتباس شده است .
شهسواران و جنگاوران غربی در طول جنگ های صلیبی فنون ساخت شمشیر ار از مسلمانان آموختند . این موضوع منجر به ساخت شمشیرهای عالی در غرب شد . جنگاوران خاورمیانهای شمشیرهای منحنی موسوم به شمشیر خمیده را به کار میبردند . طول این نوع شمشیر بلند بود و تیغهای باریک و بسیار تیز داشت .
میلهها و نیزهها
شکارچیان ماقبل تاریخ حیوانات را با نیزه میکشتند تا غذا به دست آورند . نیزه در مقایسه با سنگ قدرت و دقت بیشتری داشت و پرتاب آن از فواصل دور از خطر هم میسر بود . قدیمیترین نیزهها را در واقع از نهالهای راست (یا درختان نورسته) میساختند یعنی یکسر آن را تیز میکردند . در شرق دور از چوب خیزران استفاده میکردند که سبک و محکم بود و به کمک آتش نوک آن را بسیار تیز میکردند اگر در نوک آن چخماق و یا سنگ فلزدار تعبیه میکردند اثر آن مهلکتر میشد .
جنگجویان در اکثر ارتشهای قدیم به نیزه مجهز بودند . البته نیزه پرتابی با یک عیب همراه بود یعنی وقتی آن را به سوی دشمن پرتاب میکردند به دست آوردن مجدد آن ناممکن میشد .
در واقع دشمن میتوانست از آن علیه پرتاب کننده استفاده کند . رومیها با اختراع نیزهای به نام پیلوم یا نیزه سنگین پیاده نظام بر این مشکل غلبه کردند . گردن این نوع نیزهرا در قسمت نوک بلند و باریک میساختند تا پس از اصابت به هدف نوک آن بشکند و دشمن نتواند از آن استفاده کند . سلاحهای چوبی بلندتر و سنگینتر را بیشتر برای جنگیدن و نه پرتاب کردن میساختند .
در دوران قرون وسطی روستانشینان از چوبهای بلند به عنوان عصا استفاده میکردند . بر نوک این عصا تیغههای متفاوتی میبستند تا پیاده نظام و سواره نظام از آنها به صورت سلاح استفاده کنند . البته نیزه نوکدار بیشتر مورد استفاده سواره نظام قرار میگرفت .
تیغه چاقو یا تبر و همچنین تیغه کارد ضخیم نوک برگشته را که ابزار بود بر نوک نیزه هم میبستند . با نصب نوکهای چنگالی تیز ( مثل چنگال دو شاخه ) نیزههای شاخهدار میساختند . نیزههای تبرزینی را از یک میله بلند و نوک و سر تبری شکل درست میکردند که پایینتر از نوک نیزه میبستند .
سلاحهای آتشین قدیمی
سلاح آتشین به آن نوع جنگافزارهایی میگویند که در آنها از باروت و گلوله استفاده میشود . تاریخ ساخت اولین نوع سلاحهای آتشین در غرب به اوایل سده پانزدهم میلادی باز میگردد این گونه سلاحها مثل توپهای کالیبر کوچک عمل میکردند و آن قدر سبک بودند که سربازان پیاده یا سواره هم میتوانستند آنها را حمل کنند . سلاحهایی از این نوع به پرتاب کننده فشفشههای دستی که امروزه برای دادن علامت خطر در دریا به کار میبرند خیلی شبیه بودند و لوله کوتاهی داشتند که به قبضه متصل میشد .
طول سلاحهای مرسوم تا اواخر سده پانزدهم و اوایل سده شانزدهم با داشتن لوله و تفنگ و قنداق به حدود ۱۶۵ سانتیمتر می رسید . قنداق ، لوله فلزی را در خود جای میداد و محکم میگرفت و تیرانداز موقع شلیک ته قنداق را در انحنای شانه خود میگذاشت .
تفنگ شمخال سلاح بزرگتری بود که غالباً آن را روی سه پایه سادهای به کار میبردند و معمولاً دو خدمه داشت که یکی هدفگیری میکرد و دیگری یک فتیله نوک تیز و شعلهور را دم سوراخ یا منفذ لوله میگرفت . سربازانی که این نوع سلاحهای سنگین را حمل میکردند مشتاق بودند تا صنعتگران سلاحهای سبکتر و راحتتر بسازند . آنگاه اولین پیشرفت در ساخت تفنگ های فتیلهای حاصل شد برای شلیک این تفنگ از فتیله یا رشته آغشته به ماده شیمیایی به اسم شوره یا نیترات پتاسیم که آرام آرام میسوخت استفاده کردند . رشته را پیرامون یک دستک یا اهرم خمیده میپیچیدند .
لگنچهای کم عمق و پر از باروت که مجرای باریکی داشت به لوله اسلحه منتهی میشد . سربازان برای تیراندازی با تفنگ فتیلهای ابتدا رشته دور دستک یا فتیله را روشن میکرد سپس درپوش فنری منتهی به لگنچه را باز میکرد و ماشه را میچکاند . این عمل آتش فتیله در حال سوخت را به باروت میرساند و سپس انفجار حاصل میشد .
زرهها
جنگجویان زره را برای حفاظت سر و گردن و چشم و سینه میپوشیدند . زرههای قدیمی از جنس مفرغ بود اما بعداً از فولاد استفاده کردند . جنگاوران ژاپنی زرههایی ار جنس چوب خیزران بر تن میکردند لکن پوشیدن آن با مشکلی همراه بود ، از یک طرف میباید آن قدر ضخیم یا سنگین باشد تا جنگاوری که آن را میپوشد مصون بماند و از طرف دیگر هم میباید آن قدر سبک میبود که مانع سهولت حرکت نشود و جمع این دو خاصیت قدری دشوار بود . یونانیان عهد باستان نخستین قومی بودند که زره مفرغی بر تن کردند و از آن برای محافظت بازو ، پا و سینه استفاده بردند . لژیونرها یا سپاهیان رومی ، زره رزمی میپوشیدند که سینه ، شکم ،پشت و شانه آنان را محافظت میکرد و با این وسیله ریه ، قلب و عروق مهم خونی گردن ایشان از گزند مصون میماند . بازو و پای جنگاور رومی بدون پوشش بود لکن به سهولت میتوانست حرکت کند و بدود .
یکی از روشهای ارزان قیمت برای درست کردن زره آن بود که صفحات فلزی را به لباس بلند یا لباده لاییدار میدوختند . تا فرارسیدن ایام نبرد هاستیگنز در انگلستان اشراف جنگجو و سربازان از زره زنجیری یا خفتان به هم متصل شده برای محافظت استفاده کردند . این زره یا خفتان جنگجو را در برابر ضربات شمشیر و پیکان و نیزه محافظت میکرد و مانع حرکت بدن نمیشد . خفتان را با متصل کردن حلقههای آهنی به یکدیگر میساختند تا نوعی پوشش یا پارچه فلزی درست کنند . جنگاوران ساکسنی و نورمنی لبادههای زرهی بر تن میکردند که بازوها و اندام را تا سر زانو محافظت میکرد . آنان کلاهخودی از جنس خفتان بر سر میگذاشتند و زیر خفتان جلیقههای نیمتنه ، لایهدار میپوشیدند . این نیمتنه مانع از آن میشد تا ضربات شمشیر سبب شود که خفتان مستقیماً به پوست بدن فشار آورد .
استفاده از حیوانات در جنگ
در گذشته از فیل ، اسب ، الاغ و گاو اخته در جنگ استفاده میکردند . اکثر این حیوانات برای حمل سربازان و کشیدن واگن مورد استفاده واقع میشدند ، اما از فیل تقریباً مثل تانک امروزی استفاده میکردند چون می توانست سربازان را زیر پا له کند به علاوه کمانداران بر پشت آن سوار میشدند و با دید بهتری هدفها را میزدند .
یکی از قدیمیترین جنگهایی که در آن از فیل استفاده شد در آریلا یا اربیل کنونی ( واقع در عراق ) به سال ۳۳۱ ق.م بود . در این جنگ داریوش سوم پادشاه ایران با داشتن۱۵ فیل ارتشی را برضد اسکندر سردار مقدونی رهبری کرد . سربازان اسکندر ابتدا با دیدن فیل هراسان گشتند اما به دلیل انضباط شدیدی که داشتند از میدان رزم فرار نکردند و جنگیدند و پیروز هم شدند .
استفاده از اسب در جنگ
اسب این امکان را به ارتشهای گذشته میداد تا به سرعت جابجا شوند . از آنها برای کشیدن واگن ، تجهیزات محاصره و غارت یا حمل غنایم استفاده میکردند . در میدان رزم دیدهوران و پیکها با نشستن بر اسب خبرها را نزد سرداران میبردند و دستورات آنان در باره نقشه جنگ را به دیگران ابلاغ میکردند . دشمن نمیتوانست اسبهای قوی هیکل سواران اسلحه را که در کنار هم می تاختند و حمله میکردند به آسانی متوقف کند .
نخستین قومی که از اسب در جنگ استفاده کرد قوم آشور بود که حدود ۸۰۰ ق.م آن را به میدان آوردند و برای سواره نظام و کشیدن ارابه و شکار استفاده کردند . رومیها از نژاد اسبهای اروپایی ، خاورمیانهای و آفریقایی در پرورش نسل اسب برای انجام مسابقه ، شکار ، حمله شدید و رام کردن بهره گرفتند .
سلاحهای سوارهنظام
سلاحی که جنگجوی سواره به کار میبرد منعکس کننده مهارت او به عنوان سوارکار بود . سواران مغولی چنگیزخان میتوانستند بدون گرفتن عنان اسب سواره بروند و البته این کار به معنای آن بود که میتوانستند در پشت زین از کمان خود استفاده کنند . سواران معمولاً نیزه کوتاه و بلند را در یک دست میگرفتند و با آن ضربت میزدند . نیزه آن قدر بلند بود که به سرباز پیاده امکان میداد تا از نزدیک به دشمن ضربت وارد کند . آنان معمولاً مستقیماً به سوی دشمن پیش می تاختند تا سرعت و نیروی محرکه آنی اسب را به سنگینی نیزه بیفزاید . نیزهسواران در اروپای قرون وسطی موردپسند واقع شدند و سواران لهستانی و مجارستانی استفاده از آن را ادامه دادند . نیزهداران لهستانی از این سلاح در جنگهای ناپلئونی سالهای ۱۸۰۰-۱۸۱۵ برضد فرانسویان استفاده کردند . شهسواران قرون وسطی هم قبل از این زمان در جنگها از نیزه استفاده میبردند و مهارتهای خود را در مسابقات نشان میدادند . چون در جنگ با نیزه ممکن است دشمن اسب شهسوار را هم به صورت هدف درآورد از این رو صنعتگران به ساختن زره برای اسب روی آوردند .
زره اسب را سینهپوش هم می گفتند که در سادهترین شکل خود شامل خفتان و صفحهای برای پوشاندن جلوی صورت اسب و سینهبند تزیینی میشد که تا بالای پاهای جلو سینه میرسید . اگر قرار بود اسبی تماماً زرهپوش شود گذشته از پوششهای فوق ، کفلپوش ، رانپوش و پهلوپوش را هم بر آن میافزودند . کفلپوش در واقع سرین اسب را محفوظ میدانست . ران پوش و پهلوپوش هم صفحه اریبی شکلی بود که به قاعده زین می بستند . این صفحه پهلوهای اسب را میپوشاند و فاصله کفلپوش و سینهبند را پر می کرد.
قلعهها و استحکامات
امروزه میتوان نمونههای متعددی از استحکامات دوره ماقبل تاریخ و عهد قدیم را در سراسر دنیا مشاهده کرد . کسانی که آنها را بنا کردهاند غالباً از عوارض طبیعی زمین مثل تپه ، صخره ، پرتگاه ، رودخانه ، دریاچه و باتلاق برای استحکام آنها بهرهداری کردهاند . هرجا چنین عوارضی موجود نبوده مردم با حفر خندق و ایجاد خاکریز و بعدها با ساختن دیوار و برج این گونه موانع را به وجود آوردندهاند . سازندگان قلعه بعضی اوقات از مکانهای قبلی استفاده میکردند . مثلاً هنری اول شاه انگلستان ، در دهه ۱۱۲۰ میلادی با استفاده از استحکامات مربع شکل و متعلق به دژ نظامی پیشین ساکسونهای رومی در پروچستر واقع در همشایر ، قلعهای بر فراز بلندی و محصور در دیوار بنا کرد . اکنون هم میتوان نمای کلی دژهای نظامی مربع شکل رومی را در سراسر اروپا مشاهده نمود . دژ نظامی را به زبان رومی کستروم میگفتند که واژه انگلیسی کسل به معنای قلعه از آن اقتباس شده است .
دیوارها
دیوار قلعهها را با یک الگوی ثابت می ساختند و معمولاً برگرد قلعه دیوار سد مانندی بالا میآوردند . ضخامت دیوار بین ۵/۱ متر تا ۸ متر متفاوت و آن قدر عریض بود تا نگهبانان بر بالای آن راه بروند . بر بالای دیوار جانپناه یا سنگرهایی میساختند که خود حدود نیم متر ضخامت داشتند . در بعضی از قلعهها این جانپناه را تنها در بالای وجه بیرونی دیوار بالا میآوردند . تعدادی هم در هر دو وجه یعنی رو به بیرون و داخل قلعه می ساختند . بلندی این جانپناه ها به حدود ۲ متر میرسید و از این رو بگهبانی که بر بالای دیوار سد مانند میایستاد میتوانست به طور کامل پشت آنها پنهان شود و محفوظ بماند در طول جانپناهها فاصلههای معینی وجود داشت که آن قدر کم ارتفاع و عریض بود که کمانداران از آن به سوی دشمن تیر پرتاب میکردند . این فواصل یا شکاف را برج و بارو و کنگره میگفتند . به بخشهای مرتفع شکافها که کمانداران را محافظت میکرد ، بارو یا جرز میان دو تیرکش میگفتند .
بمباران
پیش از اختراع توپ ، سلاحهای بمباران کننده را براساس استفاده از نیروهای طبیعی می ساختند . سلاحهای عهد قدیم و دوران قرون وسطی بر پایه سه اصل عمل کردند : فشار فنر ، پیچش و استفاده از وزنه تعادل . مثلاً کمانهای زنبورکی فوقالعاده بزرگ از فشار فنر استفاده میبردند . در این کمانها از چوبهایی با خاصیت فنری مثل چوب زبان گنجشک یا چوب درخت سرخدار که به آسانی خم میشد ، استفاده میکردند .
پیچش یا پیچیدن را در سلاحهایی به کار میبردند که قدرت آن را طناب پبچیده فراهم میآورد . هر چه طناب را محکمتر میپیچند هنگام رها شدن قدرت بیشتری به دست میآمد . از این روش برای پرتاب سنگ یا نیزه بهره میبردند . رومیها در سده سوم میلادی یکی از سلاحهای پیچشی خود را که نوعی منجنیق سنگین برای پرتاب سنگ بود گورخر نام دادند . دلیل این نامگذاری آن بود که وقتی طناب این ماشین را رها میکردند لگد شدیدی میزد . رومیها طناب این ماشین را از موی آدمی درست میکردند زیرا خاصیت کششی آن زیاد بود .
منجنیق سنگانداز هم نوعی سلاح مثل کمان زنبورکی بود . در این ماشین ، با خم کردن دو قطعه چوب در یک طناب پیچیده یا قیطان مو ، فشاری مثل فنرایجاد میکردند .
سلاحهایی که براساس وزنه و تعادل یا خاصیت ترازویی عمل میکردند حدود ۵۰۰ میلادی از چین به اروپا رسیدند . این نوع سلاحها همچون الاکلنگ عظیمی بودند که در یک سر وزنهای ثقیل و در سر دیگر آن فلاخن یا پرتاب کنندهای میبستند . سنگ یا هر نوع « مرمی» دیگری را در فلاخن میگذاشتند که از پایین مهار شده بود و در این حالت وزنه تعادل در هوا بود وقتی مهار خلاص میشد وزنه تعادل به پایین میآمد و سنگ فلاخن را به هوا پرتاب میکرد . سنگ تنها چیزی نبود که سلاح ترازویی می توانست پرتاب کند . مواد شعلهور را هم بر بالای دیوار پرتاب میکرد تا آتشسوزی ایجاد شود . و به علاوه اجساد انسان و حیوان را نیز به سوی مدافعان پرتاب میکردند تا موجب عفونت شود و روحیه مدافعان پایین بیاید . امروزه در نظر اول این نوع سلاح خشن وساده جلوه میکند . اما در شرایط قرون وسطی و وجود جادههای نامطلوب و وسایل نجاری ، ساختن سلاحهایی مثل منجنیق تعادلی یا منجنیق سنگانداز و آوردن آنها به میدان نبرد ، در واقع شاهکار حیرتآوری به شمار میرفت .
سینهکشها ، دژکوبها ، و نقبزنی
برای آنکه محاصره کنندگان بتوانند سلاح های خود را به دشمن محاصره شده نزدیکتر کنند ، بیرون از دیوارهای قلعه یا شهر به ساختن سینهکش یا سراشیبی اقدام میکردند . سینهکشها یا گذرگاهها را برای آن میساختند تا از حفرهها و خندقهای پر آب عبور کنند . مطلوبتر آن بود تا بیشتر از یک سینهکش ساخته شود تا دشمن نداند حمله اصلی از کدام جهت انجام میشود . رومیها در ساختن سینهکش موسوم به پشته یا خاکریز با استفاده از چوب ، خاک و سنگ مهارت داشتند و پیشگامی کردند .
نیروهای محاصره ابتدا خندق را پر میکردند و تا پای دیوار دشمن سینهکش میساختند ، سپس قلعهکوبها را روی چرخ به موضعشان میکشاندند . قلعهکوب را باید قدیمیترین سلاحهای محاصره به شمار آورد . ابتدا آنرا از تنه قطور درخت می ساختند و با زنجیر از چهار چوب یا قاب الواری میآویختند تا در هوا نوسان کند . همه این مجموعه را در داخل حفاظی موسوم چارطاقی یا پنت هاوس قرار می دادند . سقف و دیوارهای چار طاقی را غالباً با پوست حیوانات میپوشاندند و آن را خیس میکردند تا در مقابل آتش مصون بماند .
قلعهکوبها را به قبه فلزی و بعضاً هم به شکل قوچ میساختند و این قبه را در نوک تنه درخت برای کوبیدن نصب می کردند . جنگاوران با نوسان دادن میله دژکوب و کوبیدن آن به در و با سعی فراوان و با صرف وقت میتوانستند سوراخی در آن ایجاد کنند .
ورود باروت به عرصه جنگ
باروت جامد موقع سوختن به سرعت به گاز بدل می شود و اگر منفذی برای خروج باشد جرقه و دود سفیدی ایجاد می شود و صدای چندانی هم تولید نمیکند . اما اگر منفذی موجود نباشد بر نیروی انفجاری و صدای آن افزوده میشود . در این حالت انرژی تولید میکند که میتواند موجب راندن جسم جامد در داخل لوله شود و یا ساختمانی را منفجر کند . بریتانیاییها نخستین قومی در اروپا بودند که در نبرد کرسی ( ۱۳۴۶ ) باروت به کار بردند .
میگویند ادوارد شاه انگلستان سه تا پنج قبضه تفنگ داشته است که به دلیل شکل بطری یا ظرف مانندشان آنها را کوزه مینامیده . سلاحهای اولیه ، سنگ پرتاب میکردند و یا مانند کمان زنبورکی پیکان رها میکردند .
با گذشت سیصد سال در ساختمان توپ تغییری حاصل نشد . ابتدا باروت را از دهانه توپ داخل لوله میریختند و سپس با سنبه آن را در ته لوله می فشردند آنگاه لایی پنبه را از دهانه لوله با کمک سنبه به ته لوله می راندند تا باروت فشرده را در جای خود محکم نگاه دارد . سپس گلوله مدور را در سر لوله وارد میکردند. در ته لوله سوراخی کوچکی وجود داشت که قدری باروت در آن میریختند و رشتهای آغشته به شوره یا نیترات پتاسیم را به این سوراخ وارد میکردند و آتش میزدند که به آرامی میسوخت .
اسلحه و جنگافزار در دوران جدید
از ابتدای سده هجدهم تا کنون ، شیوههای نظامی بیش از حد تصور ما دستخوش دگرگونی گردیده است . تفنگهای چخماقی ، جای خود را به سلاحهای پیشرفته خودکار دادهاند و بالگردهای نظامی و تانکهای پیشرفته ، جای اسبهای تندرو را گرفتهاند . البته در خلال سده گذشته ، دگرگونیها با سرعت بیشتری صورت گرفته است .
در شرایطی که جنگ جهانی اول تقریباً نبردی تن به تن به شمار می رفت ، جنگ خلیج فارس را ، هواپیماهای پیشرفته نظامی و موشکهای دوربرد به پیش بردند .
اختراع ماشین بخار و موتورهای بنزینی ، موجب شد که نظامیان مجبور نباشند برای نقل و انتقال نیروها و ادوات جنگی تنها به حیوانات که خستگی و یا جراحت ، آنها را از پا میانداخت ، تکیه کنند . کشتیهای بزرگ که نیروی محرکه آنها بخار بود و با سرعت زیادی در مسیر مخالف باد و یا جریانهای آبی حرکت میکردند ، جایگزین کشتیهای بادبانی شد .
صفحات زرهی که در قرون وسطی از جان شهسواران ( شوالیهها ) محافظت میکرد ، با گذر زمان ، برای حفاظت از کشتیها ، خودروها و حتی هواپیماها به کار گرفته شد . تولید موادی سبکتر ، مقاوم و ایمن در برابر آتش ، افزایش یافت . این مواد جدید در ابتدا برای تهیه لباسهای خدمه کشتی و هواپیماها به کار میرفت . اما برای آتش نشانها و کارکنان اورژانس نیز کاربرد پیدا کرد . قبل از جنگ جهانی اول ، مردم به علم بسیار خوشبین بودند . آنها معتقد بودند که پیشرفتهای فناوری ، بی شک زندگی را امنتر ، سالمتر ، و راحتتر میکند . از زاویهای ، این باور درست است ، اما نباید از نطر دور داشت که دانش امروز در خدمت جنگ است .
تپانچه و تفنگها
شما در هر کشوری که زندگی میکنید ، میتوانید انواع تپانچه را همه روزه ببینید ، چرا که مامورین پلیس ، باید به آن مسلح باشند .
در داستانها و فیلمهای مهیج وسترن ، قهرمانان و افراد شرور ، مسلح به سلاحهای کمری هستند . احتمالاً شما تا کنون بسیاری از سلاحهای کمری را دیدهاند . اما آیا میدانید که آنها چگونه کار میکنند ؟
دو نوع تپانچه وجود دارد . رولور ، دارای یک خشاب استوانهای میباشد که ۶ گلوله ، در آن جای میگیرد . کلتهای مدرنتر به طور خودکار مسلح میشوند . آنها دارای خشابی هستند که جدا شده و ۱۴ گلوله در آن جای میگیرد و از قسمت پایین دسته ، داخل سلاح قرار میگیرد .
تفنگها بر سه دستهاند : برخی با دست مسلح میشوند ، بعضی نیمهخودکار و دستهای سلاحهای خودکار هستند که در خشاب آنها بین ۵ تا ۳۰ گلوله جای میگیرد . درسلاحهای خودکار ، گلوله بعدی خود به خود برای شلیک در محفظه مربوطه قرار میگیرد ، به این ترتیب این نوع سلاح هنگامی که ماشه آن کشیده شود ، به طور مرتب شلیک میکند . معروفترین رولورها ، ششلولها ( شش تیر ) هستند که در دهههای نخست قرن نوزدهم در ایالات متحده مورد استفاده قرار میگرفتند .
براونینگ ۹ میلی متری بلژیکی که قدرت بسیار بالایی داشت ، برای نخستین بار در سال ۱۹۳۵ ساخته شد . این اسلحه پس از فشنگگذاری ، حدود ۱۱۳۴ گرم وزن داشت و برد مؤثر آن بین ۵۰ تا ۷۳ متر بود . در مخزن فشنگ آن ، ۱۳ گلوله در دو ردیف منظم جای میگرفت ، یک مزیت جالب که در نمونههای بعدی نیز مورد استفاده قرار گرفت .
انگلیسیها در طول جنگ جهانی اول و بیش از نیمی از جنگ جهانی دوم از تفنگ کالیبر ۷/۷ میلی متری لی انفیلد- ام- ال- ای استفاده میکردند ، اسلحه ای که با حرکت گلن گدن مسلح میشد . کاراباینر ۹۸- کاکالیبر ۸۷/۷ آلمانی ، اسلحهای بسیار دقیق بود ، اما خشاب آن تنها ظرفیت ۵ گلوله را داشت . تفنگهای گاراند ام- یک و کارباین ام- یک آمریکایی که پس از شلیک گلوله دوباره مسلح میشدند ، از آن جهت که مقاوم ، قدرتمند و قابل اطمینان بودند ، در طول جنگ جهانی دوم ، بسیار پرطرفدار بودند .
سلاح های خودکار
ساخت نخستین مسلسل به سال ۱۸۱۷ بازمیگردد ، زمانی که استفاده از اسلحه پاکل در انگلیس گسترش یافت . این سلاح ، یک رولور دستی بزرگ بود که روی پایه ای قرار میگرفت و در هر دقیقه ۷ گلوله شلیک میکرد . گاتلینگ نیز سلاح دستی بود که با نواختن بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ گلوله در هر دقیقه شلیک میکرد . این اسلحه در سال ۱۸۶۲ در آمریکا به بهرهبرداری نظامی رسید و در جنگهای داخلی به کار گرفته شد .
نخستین مسلسل خودکار که با موفقیت مورد استفاده قرار گرفت مسلسل کالیبر ۳۲ ماکزیم بود که توسط هیرام ماکزیم آمریکایی طراحی شد . این سلاح با استفاده از انرژی حاصل از شلیک گلولهها ، مکانیزمی را به کار میرفت تا در هر دقیقه ۵۰۰ گلوله شلیک کند این میزان سرعت در شلیک گلولهها ، لوله تفنگ را داغ میکرد ، به همین دلیل از یک پوشش مملو از آب برای خنک کردن آن استفاده میشد . انگلیسیها از اسلحه ماکزیم در سال ۱۸۹۵ به صورت عملیاتی استفاده کردند .
مسلسل فرانسوی هاچیکس با استفاده از گاز باروت عمل میکرد . این سلاح لولهای سنگینتر از سلاحهای قبلی داشت و به گونهای طراحی شده بود که نیازی به پوشش خنک کننده آبی نداشت و به وسیله هوا خنک میشد . گلولههای این مسلسل در یک تسمه چرمی جاسازی شده بود ، در حالی که در سلاحهای مشابه دیگر ، از تسمههای فلزی برای این منظور استفاده میشد .
نخستین مسلسلهای سبک ، گلولههایی به اندازه سلاح کمری شلیک میکردند و یک نفر به سادگی می توانست آنها را حمل کند . استفاده از این نوع مسلسل ها پس از پایان جنگ جهانی اول گسترش یافت . مسلسل تامسون ( تامی) کالیبر ۴۳/۱۱ میلیمتری که در دهه ۱۹۲۰ در آمریکا طراحی و ساخته شد ، در میان گروههای تبهکار آن سالها بسیار محبوب گردید .
ارتشهای آمریکا و انگلیس ، در جنگ جهانی دوم ، به طور گستردهای این سلاح را مورد استفاده قرار دادند . ام-پی ۳۸/۴۰ آلمانی که در جنگ جهانی مورد استفاده قرار گرفت ، نخستین مسلسل دستی بود که قنداق تاشو فلزی داشت . این مزیت باعث کاهش طول مسلسل از ۸/۸۳ سانتیمتر به ۱/۶۴ سانتیمتر شد .
توپخانه ، توپها و خمپارهاندازها
جنگ و درگیری در اروپا و شمال آمریکا در خلال سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ میلادی ، با غرش توپها و توفانی از آتش و دود همراه بود ، زیرا نیروهای توپخانه با حرارت فراوان به تبادل آتش مشغول بودند . توپها از دهانه لوله پر میشدند و گلولههای کروی یا گلولههای توپ شلیک میکردند . بزرگترین و مهمترین پیشرفت در صنعت ساخت توپخانهها در سال ۱۸۵۸ با تولید لولههای خاندار به وقوع پیوست. لوله خاندار موجب میشود که گلوله توپ ، پس از شلیک ، حرکتی دورانی و سریع داشته باشد و این امر موجب دقت بیشتر در اصابت گلوله ها به اهداف میگردد . توپ ته پر که گلوله و خرج آن از عقب قبضه بارگیری میشد ، در حوالی سال ۱۸۷۰ به کار گرفته شد . مکانیسم پسزنی برای جذب و تعدیل پسزدن ( لگد ) قبضه در هنگام شلیک ، از سال ۱۸۸۸ ابداع گردید .
خمپاره اندازها سلاحهایی بودند که از دهانه لوله پر میشدند و گلولههای خود را در مسیر منحنی و زاویهدار شلیک میکردند . سابقه خمپاره اندازههای مدرن را میتوان در خمپارهاندازههای سبک انگلیسی که در جنگ جهانی اول به کار گرفته شد ، یافت .
همه سلاحهای جنگ جهانی دوم ، مثل توپهایی عظیمی که آلمانیها فقط به کمک راهآهن میتوانستند جابجا کنند تا خمپارهاندازههای کوچک ژاپنی که سلاح سازمانی گردانهای رزمی بود ، منجر به توسعه و ساخت پوپخانههای مدرن و پیشرفته امروزی گردید .
نمونه توپهای آلمانی ، توپ گوستاو کالیبر ۸۱۳ میلیمتری بود که در هنگام محاصره شهرهای لنینگراد و سواستوپول گلوله هایی به وزن ۵۴۴۳ کیلوگرم را تا مسافت ۴۶ کیلومتر شلیک میکرد . خدمه این قبضه ۱۵۰۰ نفر بودند ! خمپارهانداز ژاپنی با کالیبر ۷۰ میلیمتر که ۵ نفر خدمه داشت ، گلوله ای به وزن ۲/۴ کیلوگرم را تا مسافت ۱۳۷۲ متر شلیک میکرد .
یکی دیگر از خمپارهاندازهای جنگ جهانی دوم ، خمپارهانداز بزرگ ۶۱۰ میلیمتری با نام کارل بود که از آن نیز برای بمباران سواستوپول و همچنین ورشو استفاده شد . این خمپارهانداز ، گلولهای به وزن ۱۷۸۷ کیلوگرم را حداکثر تا مسافت ۲۲۲۵ متر پرتاب میکرد . این خمپارهانداز بر روی شاسی یک ارابه سوار میگردید .
مینها و استحکامات
از زمان جنگهای داخل ایالات متحده ، مینها به عنوان بخشی از استحکامات دفاعی به منظور ایجاد موانعی بر سر راه پیشروی دشمن و نیز دفاع و حمایت از مواضع نیروهای خودی مورد استفاده قرار گرفتند . اما در جهان توسعه یافته کنونی ، مینها مشکل بزرگی به شمار میروند ، چرا که نیروهای متخاصم در جنگهای داخلی ، مبادرت به کاشت مین ، در مناطق درگیری میکنند ، اما پس از پایان نبرد ، پاکسازی مینها به دشواری امکانپذیر است در نتیجه شهروندان غیرنظامی دچارتلفات میشوند . نخستین مینها در خلال جنگ داخلی آمریکا طی سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ به کار گرفته شد ، اما این مینها ، سلاحهای ناقصی بودند . در همان جنگ ، از سنگرهای حفرشده درون زمین ، نیز برای نخستین بار به عنوان جانپناه استفاده شد . پیش از آن طرح و نوع ساخت استحکامات نظامی با گسترش استفاده از باروت ، تغییر کرده بود . مدتها بود که قلاع نظامی مرتفع ساخته نمیشد بلکه به دلیل بمبارانها ، برای کاهش میزان خطرات ، استحکامات به صورت مسطح و استتار شده در شاخ و برگ درختان ساخته میشد همچنین در استحکامات انبارهای مهمات و پناهگاه برای سربازان در نظر میگرفتند .
در پایان جنگ ، آلمانها نخستین مینهای ضدتانک را ساختند . آنها با اعمال تغییراتی در گلولههای استاندارد توپ و تجهیز آنها ، موفق شدن مینهایی بسازند که با عبور تانک از روی آنها منفجر شوند .
در جنگ جهانی دوم ، استحکامات بازدارنده به صورت دیوارهای بتونی ایجاد شد . به عنوان مثال ، دیوار ساحلی آتلانتیک توسط آلمانها و خط ماژینو به طول ۳۲۲ کیلومتر توسط فرانسویها احداث گردید . در هر حال استفاده از تانک و هواپیما ، این نوع وسیله دفاعی قدیمی را منسوخ کرده است .
نبرد چریکی و تروریسم
حتی در دوران صلح نیز تروریسم ، در بسیاری از شهرها تهدیدی جدی محسوب میشود . گروههای سیاسی و مبارزان مسلح که تصمیم گرفتهاند با نقض قانون به اهداف خود نایل شوند ، دست به ترور می زنند . آنها امیدوارند که با ایجاد رعب و وحشت ، دولتها و عموم مردم را ترسانده به پذیرش نظریات خود وادار کنند . تروریسم نبردی انقلابی و جنگ چریکی است که ضعفاً علیه اقویا به راه میاندازند . بیشتر درگیریها در خلال جنگ انقلابی آمریکا ( ۱۷۸۳-۱۷۷۵ ) را میتوان نبرد چریکی نامید . نیروهای مبارز غالباً دست به حملات غافلگیرانهای علیه نیروهای انگلیسی میزدند که آمادگی برخورد با چنین عملیاتی را نداشتند .
در روسیه ، از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۱ انقلاب علیه تزار ( امپراتور وقت ) و دولت او ، تبدیل به یک جنگ داخلی شد . دو طرف متخاصم ، بلشویکهای سرخ و بلشویکهای سفید ( طرفدار غرب ) بودند . قرن بیستم شاهد گسترش روزافزون جنگهای چریکی بود ، زیرا کشورهای اشغال شده توسط آلمان نازی ، مخفیانه به جنگ علیه اشغالگران ادامه داده و در برابر آنها مقاومت میکردند . به عنوان نمونه ، نهضت مقاومت فرانسه با استفاده از سلاحها و تجهیزاتی که دولت انگلستان ، شبانه با چتر نجات به آنها میرساند ، به مبارزه خود ادامه داد . مائوتسه تونگ ، رهبر کمونیستهای چین را عیله ژاپنیها و نیز علیه ملیگرایان چینی قبل و بعد از جنگ جهانی دوم بر عهده داشت . مائو و چهگوارا که در راستای اهداف کاسترو در کوبا می جنگید ، از مشهورترین نویسندگانی هستند که در مورد نبردهای چریکی ، مطالبی به رشته تحریر در آورده اند .
تانکها
زمانی که نخستین تانکها در جنگ جهانی اول در میان دود ، گل و خاک با گامهای سنگین به سمت سنگرهای آلمانی پیش میرفتند ، آلمانهای مبهوت و شگفتزده ، تصور میکردند که شاهد هجوم هیولای وحشتناک از قعر جهنم هستند .
در سالهای بین دو جنگ جهانی ، طرح تانکها تغییر کرد . طرحهای جدید شامل ارتباطات رادیویی و سیستم فنربندی پیشرفته بود و قبضه اصلی بر فراز یک برج چرخان قرار داشت . جنگ جهانی دوم شاهد پیشرفت تاکتیکهای جنگی بود ، تاکتیکهایی که با بهره گیری ازحمایت ، قدرت آتش و تحرک تانکها ، امکان حمله و پیشروی سریع ، دور زدن سپاه دشمن از جناحین ، حمله به دشمن و نیز محاصره دشمن با کاهش قدرت تحرک او را فراهم میکرد . در خلال جنگ جهانی دوم ، وزن و قدرت آتش تانکها افزایش یافت و در نهایت منجر به ساخت تانک آی- اس- ۳ شوروی سابق شد که ۲/۴۴ تن وزن داشت و به یک قبضه ۱۲۷ میلیمتری مجهز بود .
در سالهای پس از جنگ ، تغییرات در طرح تانکها شامل پیشرفت در موتورها ، سیستم فنربندی ، زره تانک و سیستم های کنترل شلیک و سلاح (قبضه) اصلی بود . تانک ام-۶۰ آمریکایی و سنچرین انگلیسی در خاورمیانه طی عملیات نظامی مورد استفاده قرار گرفتند . تانکهای تی-۵۴ و تی-۵۵ شوروی سابق در خلال دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ توسط بسیاری از کشورها به کار گرفته شد .
سلاحهای ضد تانک
شکارچیان تانک باید همانند شکارچیان قدیمی حیوانات وحشی ، اعصابی آرام داشته و بسیار خونسرد باشند . هنگامی که تانک به سمت آنها حرکت میکند و آنها را به شدت هدف گلوله های مسلسل خود قرار میدهد ، گروه شکارچیان تانک باید منتظر بمانند تا دشمن در تیررس آنها قرار گرفته و آنگاه به آسیبپذیرترین نقطه تانک مهاجم ، شلیک کنند .
در جنگ جهانی اول ، به محض آن که تانکها در جبهه غرب ظاهر شدند ، تمامی جنگاوران به فکر راههایی برای متوقف کردن یا انهدام این ماشینهای جنگی ، با استفاده از سلاحهای ضدتانک افتادند .
در آن زمان ارتش آلمان یک تفنگ بسیار قدرتمند ضدتانک تولید کرد که گلولههای ۷/۱۲ میلیمتری شلیک میکرد . اما به هر حال ، بیشتر ارتشها ، به خدمه سلاح های صحرایی خود برای از کار انداختن این تانکهای اولیه بیشتر امیدوار بودند . تفنگهای ضد تانک توسط ارتشهای شوروی و انگلستان ، در سالهای نخست جنگجهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت ، اما زرههای ضخیمتر و سلاحهای جدیدتر ، به سرع آنها را از رده خارج کرد .
اما موثرترین سلاح ضد تانک که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ تکامل یافت ، یک گلوله توپ بسیار سخت و سنگین را با سرعتی زیاد شلیک میکرد سلاحهای اولیه کالیبری بین ۱/۳۸ تا ۱۵/۵۷ میلیمتر داشتند .
با گسترش جنگ دوم جهانی سلاحها نیز بزرگتر شدند و آلمانها از توپ ضد هوایی ۹/۸۸ میلیمتری ، به عنوان مؤثرترین سلاح ضد تانک استفاده کردند . روسها نیز یک سلاح ضدتاتک بزرگ با کالیبر ۶/۱۰۱ میلیمتر را مورد استفاده قرار دادند .
بیشتر سلاحهای هدایت شونده مدرن ضدتانک ، با سیم هدایت میشوند ، زیرا این سیستم ، روش قابل اعتمادی است که دشمن نمیتواند آن را به آسانی از کار بیاندازد . با تکامل زرهها طرح کلاهکهای جنگی نیز تغییر کرد امروزه هرکلاهک جنگی شامل دو یا حتی سه گلوله مخروطی شکل است که پی در پی منفجر میشوند . در سال ۱۹۷۹ ، سوئد ، موشکی به نام بیل تولید کرد ضربه شدید ناشی از انفجار گلوله مخروطی شکل خود را به سمت زره نازک بالای تانک ، هدفگیری و منفجر کرد . این دو طرح که کلاهکهای مکمل یکدیگر و حمله از بالا نامیده میشوند ، مسیری را که فناوری سلاحهای ضدتانک در قرن بیستو یکم خواهد پیمود ، نشان میدهند .
ارتباطات و مخابرات
در یک بازی پرتحرک مانند مسابقه فوتبال ، اطلاعات میتواند به مفهوم اختلاف میان پیروزی یا شکست باشد . در چنین مسابقاتی ۲ اطلاع ضروری مورد نیاز بازیکنان است : محل استقرار هر یک از بازیکنان و شیوه همکاری با دیگر بازیکنان . در زمان جنگ ، این نوع اطلاعات به مراتب ضروریتر است ، چرا که زندگی هزاران سرباز به چنین ارتباطاتی وابسته است . کشتیها ، هواپیماهای جنگی و بسیاری دیگر از واحدهای نظامی ، موقعیت خود را گزارش میدهند و این امر به فرمانده امکان میدهد تصویری واقعی از صحنه جنگ را مجسم سازد .
برای قرنهای متمادی ، پیامها یا به صورت شفاهی و یا در قالب یک نامه کتبی ارسال و توسط انسانها یا بر پشت اسبها حمل میشد . اگر تهاجم یا حملهای از سوی دشمن صورت میگرفت ، برجهای دیدهبانی که بر بلندی تپهها مستقر بودند با افروختن چراغهایی ، نیروهای خودی را سریعاً خبر میکردند . پرچمهای اخطار دهنده که در کشتیها از آنها استفاده میشد ، کلید اصلی پیروزی انگلیسیها در نبرد ترافالگار در ۲۱ اکتبر سال ۱۸۰۵ بودند . در قرن نوزدهم ، در هندوستان و آفریقای جنوبی ، دو منطقهای که در آسمان آنها همیشه صاف و نور خورشید دایم برقرار است ، با استفاده از انعکاس نور خورشید در آینهها و منعکس نمودن نورها به سمت مخاطبین ، موفق به ارسال پیام شدند . به این ابزار این کار هیلوگراف یا تلگراف آفتابی میگفتند .
تلفن از سال ۱۸۸۰ به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت . این وسیله ارتباطی در جنگ بوئر ( ۱۹۰۲-۱۸۹۹ ) و نیز جنگ روسیه و ژاپن ( ۱۹۰۵-۱۹۰۴ ) به کار گرفته شد . در جنگ جهانی اول ، تلفنهای صحرایی رو به گسترش نهادند و سیمهای تلفن برای برقراری ارتباط میان ستاد فرماندهی و مواضع استقرار آتشبارها ، سریعاً در دل زمین قرار داده شد . نخستین رادیوها ،سنگین و دست و پا گیر بودند و برای حمل آنها نیاز به یک واگن و چندین اسب بود . در سال ۱۹۱۵ ، یک دیدهبان ، از رادیویی در داخل یک بالن با هوای گرم که از فراز تنگه داردانل در ترکیه میگذشت ، استفاده کرد . درسال های بین دو جنگ جهانی ، رادیوها به اندازهای کوچک شدند که در کولهپشتی جای میگرفتند .
اگر چه ، حتی اگر پیامی به رمز درآورده شده بود دشمن میتوانست ، امواج ارسالی از ایستگاه مربوطه را با یک سیگنال قوی ، دچار اختلال کند . یکی از روشها برای کسب اطمینان از امنیت و ممانعت از ایجاد اختلال در پیامها ، انتقال سریع و ناگهانی امواج رادیویی بود . پیام کاملاً آماده میشد و سپس طی چند ثانیه به ایستگاه دیگری ، ارسال میشد . آنگاه پیام در ایستگاه مقصد بر روی صفحه ارایه میگردد . در دهه ۱۹۸۰ ، رادیوهایی طراحی و ساخته شدند که به صورت خودکار هر چند لحظه فرکانس خود را تغییر میدادند . چنانچه ایستگاه گیرنده مجهز به تجهیزات مشابه بود میتوانست فرکانس ادامه مکالمه را استخراج کند و به صورت خودکار به آن فرکانس برود . در نتیجه علیرغم تغییر دایم فرکانس ، مکالمات بدون قطع شدن ، ادامه مییافت . ماهوارهها را میتوان آخرین تحول در ارتباطات رادیویی دانست . ماهوارهها علایم رادیویی را دریافت و مجدداً آنها را پخش میکنند و این امکان را فراهم میسازند که پیامها از نقاط دور دست درکمال اطمینان به فواصل طولانی منتقل شوند .
نخستین هواپیماهای جنگنده
نخستین خلبانان ، غالباً ثروتمندانی ورزشکار ، جسور و بیباک بودند ، بنابراین پندار شلیک کردن به یکدیگر ، در جنگ از نظر آنها کاملاً ناجوانمردانه بود . هر چند ، طولی نکشید که خلبانان به هنگام پرواز نیز ، با خود تفنگ و تپانچه حمل کرده و به قصد کشتن به یکدیگر شلیک میکردند نخستین عملیات جنگی واقعی در طول جنگ جهانی اول ، در ۵ اکتبر سال ۱۹۱۴ ، به وقوع پیوست ، زمانی که یک هواپیمای فرانسوی با آتش مسلسل انسان های قدیم و ابزار های ان...
برچسب : نویسنده : ابراهیم شمسی زاده ghadim بازدید : 463
برای ما انسان ها صد سال یا به عبارت دیگر یک سده زمان زیادی است. اما بر خلاف ما برخی ارگانیسم ها از جمله درختان می توانند تا چند هزار سال زندگی کنند. این پیش زمینه را گفتیم تا بگوییم یک از قدیمی ترین ارگانیسم های زمین همین چند هفته پیش نابود شد. سناتور نامی که از 1927 برای این درخت انتخاب شده یک درخت سرو از نوع تالابی بود که با 5 متر قطر 38 متر ارتفاع داشت. این درخت در 16 ژانویه به 3500 سالگی رسید!!! باورتان می شود؟ 3500 سال!!! 3500 سال پیش احتمالا مصری ها در حال ساخت اهرام ثلاثه بودند.
این درخت مسن با اینکه در طول 35 قرن تمام بلایای طبیعی مثل طوفان ، موریانه و سگ آبی و بلایای غیر طبیعی مثل قطع درختان توسط انسان را با موفقیت پشت سر گذاشت اما در همین ژانویه دچار حریق شد و سوخت. آتش سوزی هم ظاهرا از خود درخت شروع شده و در واقع عمدی نبوده است اما در هر صورت دلیل آتش سوزی مشخص نیست.
همانطور که اول خبر خواندید ، سناتور یکی از قدیمی ترین درخت هاست و نه قدیمی ترین آنها. این درخت پنجمین درخت مسن دنیا بود. قدیمی ترین درخت نامش پرومتیوس بود که تا سال 1964 که آن را بریدند ( برای اینکه بفهمند دقیقا چند سال دارد ) 4862 سال داشت. این درخت یک همسایه داشت به نام متوسلا که هنوز هم زنده است و هم اکنون با 4842 سال قدیمی ترین درخت زنده ی دنیا است.
برچسب : نویسنده : ابراهیم شمسی زاده ghadim بازدید : 262
این دوره اولین دوره از عصر حجر است و خود به سه دوره پارینه سنگی ابتدایی، پارینه سنگی میانی و پارینه سنگی پایانی تقسیم می شود.
در سراسر دوران پارینه سنگی، انسانها به طور کلی به عنوان عشایر شکارچی-گردآورنده زندگی می کردند. جوامع شکارچی-گردآورنده تمایل داشتند همچنان در گروههای کوچک باقی بمانند و به تساوی کامل انسانها اعتقاد داشتند. هرچند گاه با کسب منابع گستره غذایی و یا دست یابی به شیوههای ذخیره سازی منابع غذایی جمعیت آنها گسترش می یافت و جوامع پیچیده تری نظیر ریاست قبیلهای (chiefdom) و طبقات اجتماعی تشکیل می دادند.
انسان های قدیم و ابزار های ان...برچسب : نویسنده : ابراهیم شمسی زاده ghadim بازدید : 209